انتظار رهبر از جوانان
از دیدگاه اسلام، عمر و فرصتِ حیات، نعمتى خداوندى است و مقدمهاى
براى قیامت بشر و آنچه را كه انسان الهى همواره در نظر دارد، رسیدن به قرب بارى تعالى است.
پیامبر (ص) مىفرماید: «كسى كه دو روزش مثل هم باشد، زیانكار است».
قرآن، ضمن هدفمند دانستن كلّ هستى، تمام جریانات آن را نیز قانونمند مى داند
و به اهمیت وقت و زمان در جاى جاى آیات قرآن، اشاره مىكند، كه اینك هرچند گذرا، نمونههایى از این آیات را بیان می کنیم :
« هَلْ اَتى عَلَى الْإنسانِ حینٌ مِنَ الدّهرِ لَمْ یَكُن شَیئا مَذْكُورا ؛ آیا بر انسان، روزگارانى نگذشت كه چیزى در خور گفتن نبود؟» 1
« وَالْعَصْرِ، إنّ الْإنسانَ لَفِى خُسرٍ إلّا الذّینَ آمَنوا و عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوْا بِالْحَقّ وَتَواصَوْا بِالصّبرِ ؛
قسم به عصر كه واقعا انسان در معرض زیان است؛ مگر آنان كه ایمان آوردهاند
و كارهاى شایسته كرده و به حق و صبر، یكدیگر را توصیه كردهاند.» 2
« هُوَالّذى جَعَلَ الشّمْسَ ضِیاءً والْقَمَرَ نُورا وقَدّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَمُوا عَدَدَ السّنینَ وَالْحِسابَ ؛
اوست خدایى كه خورشید را درخشان، و ماه را تابان نمود و براى آن منزلهایى معین كرد تا شماره سالها و حساب را بدانید.» 3
رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن سخنی حکیمانه می فرماید:
‹‹اوقات فراغت خود را غنیمت بشمارید ، قبل از آن که آن را از دست بدهید. 4»
حضرت علی علیه السلام نیز می فرماید: ‹‹به راستی فرصت ها مانند ابر
(سریع و بدون سر و صدا) در گذرند ، هر وقت کارهای خیر دست داد و ممکن شد،
آن فرصت ها را غنیمت شمارید وگرنه کار به ندامت و پشیمانی می کشد. » 5
نکته ای که در اینجا تذکرش لازم است این است که اوقات فراغت انسان مسلمان و معتقد
مانند عمر و اوقات دیگر زندگی او باید در راستای کمال و سعادت فردی و اجتماعی اش سپری شود؛
در اهمیت اوقات فراغت این فرمایش امام صادق(ع) را باید همیشه مورد عنایت قرار داد که:
‹‹سلامت و نیرومندی، فراغت، جوانی، نشاط و بی نیازی خود را فراموش نکن،
در دنیا از آن بهره برداری کن و متوجه باش که از آن سرمایه های عظیم به نفع معنویات و آخرت خود استفاده نمایی .»6
پی نوشت ها :
1-سوره انسان ،آیه 1.
2- سوره العصر ، آیه 3.
3-سوره یونس ،آیه 5.
4-بحارالانوار ، ج 77، ص184 .
5.غررالحکم، ج 2، ص 244
6-حدیث تربیت، ص 12.
بدون تردید در زمان های گذشته، فراغت به معنای امروزی آن وجود نداشته
و انسان ها، که بیشتر در دل طبیعت زندگی می کردند،
در همان جا هم ساعاتی به استراحت مشغول می شدند
و تجدید قوا می نمودند. در نظر آنان بین کار و تفریح یک همبستگی ناگسستنی وجود داشت.
با پیدایش و رواج شهرنشینی و گسترش شهرها و صنعتی شدن جوامع، چون انسان ها وارد محیط های
پر سروصدا و پرجمعیت شدند و چون مجبور گشتند تن به کارهای یک نواخت و بی تحرّک بدهند
و در اثر انجام کارهایی که بدون علاقه و انگیزه مجبور به انجام آن بودند،
در نتیجه روز به روز جسم و روحشان فرسوده تر شد
و برای رهایی از عواقب این نوع کار، رو به تفریحات جدید آوردند. علت این رویکرد هم این بود
تا بلکه کمی از آلام خود را که در اثر تسلّط ماشین بر آنها وارد شده بود، بکاهند و خود را موقّتاً از قید و بندها آزاد کنند.
اما فرهنگ اسلامی که انسانیت و آزادگی انسان را تأمین می کند،
هیچ گاه به دلیل کار و تلاش، مسلمان با خود، بیگانه نمی شود و اختیار و اراده او سلب نمی گردد.
در فرهنگ اسلامی طبق آنچه از قرآن و سنّت برداشت می شود، بین «کار»، «فراغت» و «استراحت» هماهنگی کامل وجود دارد.
در فرهنگ اسلامی، انسان باید وقت شناس باشد، زمان مناسب هرکار را تشخیص دهد
و در فعالیت های مختلف، همه جوانب شخصیت خود را مدّ نظر داشته باشد. کار و تلاشش به هنگام،
عبادت و ارتباطش با خدا به جا و نیز ساعاتی را به ارتباط با مردم و مراوده با هم کیشان خود اختصاص دهد
و در مساجد در جمع آنها حاضر شود تا از اثرات معنوی آن بهره مند گردد؛
نه آنکه کار، او را از یاد خدا و یا حضور در اجتماع مسلمانان بازدارد.
در این رابطه مولی الموحّدین علی بن ابی طالب علیه السلام می فرماید:
«للمؤمن ثلاث ساعات؛ فساعةٌ یُناجی فیها ربّهُ؛ و ساعةٌ یَرُمُّ مَعاشَهُ؛
و ساعةٌ یُخلّی بین نفسه و بین لَذَّتها فیما یَحِلُّ و یَجمُلُ ؛1
مؤمن وقت و ساعات خود را به سه قسمت تقسیم می کند؛ ساعتی که در آن با پروردگارش راز و نیاز می نماید،
ساعتی که در آن معاش خود را اصلاح می کند و ساعتی که بین خود و بین لذّت و خوشی آنچه حلال و نیکو و زیبا است می گذارد.»
پی نوشت
1-نهج البلاغه، دشتی، ص 724، حکمت 390.
این را همه بدانند: امروز کشور به شناخت دشمن [نیاز دارد].
دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را بهوسیلهی انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانهای و تبلیغاتی بزک میکنند
و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را بشناسیم.
در همین چند روز مشاهده کنید: هفتم تیر حادثهی حزب اتّفاق افتاده است؛
در سال ۶۶ در همین روز هفتم تیر، حادثهی بمباران شیمیایی سردشت اتّفاق افتاده است؛
بله، صدّام آن کار را کرد، امّا پشت سر صدام چه کسی بود؟ آمریکاییها بودند، غربیها بودند،
همان کسانی بودند که بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند
و در مقابل این جنایت بزرگ و این قتلعام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر - چند روز بعد -
ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است؛
در روز دوازدهم تیر - چند روز بعد از این - حادثهی اسقاط هواپیمای ایرباس بر روی خلیجفارس است.
از هفتم تیر تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتلعام و کشتار [انجام شد]؟
[چقدر] زن، کودک، عالِم، سیاستمدار، بهوسیلهی عوامل آمریکا آماج این جنایتها قرار گرفتند؟
اگر طرّاح این حوادث هم سرویسهای امنیّتی آمریکا و غرب نبودند،
حدّاقل کمککننده بودند؛ حدّاقل تشویقکننده بودند. این دشمنها را بشناسیم.
به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفتهی «حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم.
واقعاً حقوق بشر آمریکایی در این چندروز در کشور ما یک چیز واضح و بارزی است
و از این قبیل الی ماشاءالله. پس احتیاج داریم دشمن را بشناسیم. آن کسانی که امروز سعی میکنند
از این هیولا - که سیاستهای آمریکایی و سیاستهای بعضی از دنبالهروان آمریکا است -
یک چهرهی موجّهی معرّفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند.
این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثتآلود را در زیر پردههای توجیه میپوشانند،
اینها دارند خیانت میکنند به این ملّت.
کشور ما و ملّت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمنی را بفهمد.
انتظارات اهل بیت علیهم السلام این است که بندگان الهی در کنار علم و اندیشه، اهل تلاش و عمل باشند.
امام حسن (علیه السلام)می فرماید:
«اِتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ وَ جِدُّوا فی الطَّلَبِ وَ تِجاهِ الْهَرَبِ وَ بادِرُوا الْعَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَّقِماتِ
وَ هادِمِ الَّذّاتِ، فَاِنَّ الدُّنْیا لا یَدُومُ نَعیمُها وَلا تُؤمَنُ فجیعُها وَلا تَتَوَقّی مَساویها، غُرُورٌ حائِلٌ وَ سِنادٌ مائِلٌ؛1
ای بندگان خدا! پرواپیشه باشید و برای رسیدن به خواسته ها تلاش کنید و از کارهای ناروا بگریزید
و قبل از آنکه ناگواریها به شما روی آورند و نابود کننده لذات [یعنی مرگ] فرا رسد، به کار[های نیک[ مبادرت ورزید،
پس براستی نعمتهای دنیا دوام ندارند و [کسی از] خطرات و بدیهای آن در امان نیست.
[دنیا[ فریبکار زودگذر و تکیه گاهی سست و بی اساس است.»
نکته دیگراین است که انسان هم باید برای دنیا کار و تلاش کند و هم برای آخرت.
طالب علمی به عالمی گفت: نیمه شبها و قبل از سحرها بیدار می شوم،
درس بخوانم بهتر است و یا نماز شب؟ عالم در جواب او گفت: کاری کن که هم درس بخوانی و هم نماز شب.
نه درس فدای نماز شب و عبادت شود، و نه عبادت فدای درس و منبر،
نه کار بخاطر عبادات مستحبی و… کنار گذاشته شود، و نه عبادات واجب و مقداری مستحبّ
بخاطر کار یا اضافه کاری به تأخیر افتاده و یا از دست برود.
بیاییم در ساعات وروزهای پایانی ماه مبارک با خدای خود عهد و پیمان ببنیدیم
که ان انشا ا.. مقاومت خود را دو چندان کرده و با برنامه ریزی دقیق و منظم
بهترین تلاش ها و کوشش ها را برای دنیا و آخرت خود داشته باشیم
پی نوشت
1-بحار الانوار، ج 75، ص 109؛ تحف العقول (همان) ص408، شماره 20.