جایگاه ولایت
جایگاه ولایت
در قرآن کریم، «ولایت» حکایت حقیقت آدمی است که استعدادهایش
در اثر پیوند با ولایت تامّة الهیّه و حقیقیّة ذات ربوبی او، از راه عبادت و بندگی
به منصّة ظهور و بروز رسیده است، تا آنجا که به غایت قصوای منزلت و مقام انسانی،
یعنی انسان کامل نائل آمده است. در نتیجه، به مقامها و منصبهای رفیع الهی،
شامل نبوّت، رسالت، امامت و مانند آن دست یازیده است، به دلیل اینکه رسالت
هر پیامبری به نبوّت وی وابسته بوده است و نبوّت به ولایت او مرتبط است،
سمت و سوی پیوند انسان کامل به خدای سبحان، ولایت اوست و سمت
ارتباط وی به جامعة بشری رسالت اوست و رابط بین این دو، نبوّت اوست،
چه اینکه تفاوت رسالتها مرهون تفاوت نبوّتها و امتیاز نبوّتها در پرتو تفاضل ولایتها میباشد
(ر.ک؛ جوادی آملی، 1369: 13).
ولایت در زمان رسول خدا(ص)، با پیامبر و در زمان ائمّه، با ائمّه(ع) تحقّق یافت
و در زمان غیبت امام معصوم(ع)، با نایبان عامّ آن حضرت است
که از سوی حجّت الهی، حجّت بر خلق هستند، چنانکه امام زمان(عج) میفرماید:
«أَمَّا الحَوادِثِ الوَاقِعَةِ فَارجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ أَحَادِیثِنَا
فَإِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ أَنَا حُجَةُ الله:
برای حلّ مشکلات در حوادث ـ امور سیاسی، عبادی، اقتصادی،
نظامی، فرهنگی، اجتماعی و… ـ به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید
که آنها در زمان غیبت، خلیفه و حجّت من بر شما هستند
و من حجّت خداوند بر آنها میباشم»
(حرّ عاملی، 1409ق.، ج 18: 101).
امام رضا(ع) در بیان فلسفة رهبری جامعة اسلامی میفرماید:
«اگر خداوند رهبر امینی را برای سرپرستی و حفظ امانت امامت قرار ندهد،
مذهب و دین به تدریج از بین خواهد رفت و سنّت پیامبر(ص)
و احکام الهی دستخوش دگرگونی میگردد و بدعتگذاران چیزهایی
بر دین بیفزایند و ملحدان چیزهایی از دین بکاهند و در نتیجه،
حقیقت را بر مسلمانان دگرگون سازند»
(ابنبابویه قمی، ج1384، ج 1: 253).
آیة 59 از سورة نساء میفرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ…:
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید
پیامبر خدا و اولوالأمر [= اوصیاى پیامبر] را!O و آیة 44 سورة کهف میفرماید:
هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ…: در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آنِ خداوندِ بر حق است.
. این آیات بیانگر آن است که یکی از خصوصیّات فرد مسلمان، پذیرفتن
ولایت خداوند متعال، رسول اکرم(ص) و معصومین و کسانی است که
در ویژگیها و خصوصیّات اعتقادی و علمی و رفتاری در مسیر آن بزرگواران قرار دارند.
قرآن کریم در آیة 35 سورة احزاب، پس از آنکه اوصاف اصلی
مردان و زنان مؤمن را برمیشمارد، بلافاصله در آیة بعدی سخن
از ولایتپذیری به میان آورده است:
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ …
تأمّلی در سیاق این دو آیه و ترتیب آن نشان میدهد که تحقّق اوصاف
برجستة ایمانی شرط لازم برای تحقّق ولایتپذیری در حدّ اعلای آن است
(ر.ک؛ ذوعلم،1380: 50)؛
یعنی افرادی شاخص ولایتپذیری را دارند که دارای صفات عالیة ایمانی باشند
که زیر بنای آن معرفت و بصیرت است.