فضایل حضرت خدیجه (س)
رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم اظهارات شگفتي را دربارة خدیجه ابراز کرد.
چه شگفت است این نظریاتی که وجود مقدّس رسول خد صلّى الله عليه و آله و سلّم ا
دربارة خدیجه کبری عليها السلام داشت و این زن چه زن فوق العاده ای بود.
رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم می فرماید: « اَفْضَلُُ نَسَاءِ الْجَنَّةِ اَرْبَعٌ: خَدِیجَةُ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ، وَ فَاطَمَةُ بِنْتِ مُحَمَّدٍ وَ مَرْيَمُ بِنْتِ عِمْرَانَ، وَ آسِيَةُ بنِْتِ مُزَاحِمٍ، اِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ»1
برترین زنان هشت بهشت، چهار زن بوده و بیش تر نيستند:
خدیجه، فاطمه، مریم، آسیه.
ببینید خدیجه عليها السلام تا کجا پرواز کرد. او آمد و در کنار زهرا، مریم و آسیه قرار گرفت.
پیغمبر چهار خط كشيد و سپس گفت:
«خَيْرُ نَسَاءِ الْجَنَّةِ اَرْبَعٌ: مَرْيَمُ بِنْتِ عِمْرَانَ، وَ خَدِیجَةُ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ، وَ فَاطَمَةُ بِنْتِ مُحَمَّدٍ، وَ آسِيَةُ بنِْتِ مُزَاحِمٍ، اِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ«
بهترین زنان بهشت، چهار نفرند: مريم بنت عمران، خدیجه بنت خويلد، و فاطمه بنت محمّد، و آسيه بنت مزاحم، زن فرعون.
امام موسي كاظم عليه السلام فرموده:« قَالَ رَسُولُ اللهِ: اِنَّ اللهَ اِخْتَارَ مِنَ النِّسَاءِ اَرْبَعَاً: َمَرْيَمَ، وَ آسِيَةَ، وَ خَدِیجَةَ، وَ فَاطَمَةَ»3
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم می فرماید:
خدا از نظر ایمان ، اخلاق و عمل، به تمام زنان اولین و آخرینشان نظر کرد
و چهار زن را به عنوان بنده برتر، انتخاب کرد: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه.
پیغمبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمود: «اِشْتَاقَتِِ الْجَنَّةُ إِلَى اََرْبَعٍ مِنَ النِّسَاءِ :
مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ ، وَ آسِيَةِ بِنْتَ مُزَاحِمِ، زَوْجَةِ فِرْعَوْنَ، وَ هِيَ زَوْجَةُ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فِي الْجَنَّةِ ،
وَ خَدِيجةِ بنِْتِ خُوَيْلِدِ زَوْجَةِ النَّبِيِّصلى الله عليه و آله فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ ، وَ فَاطَمَةِ بِنْتِ مُحَمَّدٍصلى الله عليه و آله»4
بهشت ولة ديدار با اين چهار زن را دارد و می گويد كه این چهار زن چه وقت در من قرار می گیرند
که من دارم از فراق این ها ، می میرم؛ شوق بهشت به اين چهار زن است:
مریم دختر عمران، آسیة دختر مزاحم، زن فرعون در دنيا و زن بهشتي پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم
در آخرت، خدیجة دختر خویلد، همسر پيامبرصلّى الله عليه و آله و سلّم در دنیا و آخرت؛
یعنی ده میلیون حوری العین جای یک خدیجه عليها السلام را در قیامت نمی گیرند
و به تعبيري حور العین آن جا راه ندارد؛ خدیجه به جاي مزد حور العینِ پیغمبر، برای پیغمبر بس است،
و فاطمه عليها السلام، دختر پيامبرصلّى الله عليه و آله و سلّم.
سلام فرستادن خدا بر خديجه عليها السلام
جبرئیل عليه السلام بر پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نازل شد. پس گفت:
« اِقْرَاْ خَدِيجَةَ السَّلَامَ مِنْ رَبِّهَا.»: سلام من را به خدیجه برسان، پس رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم گفت:
«يَا خَدِيجَةُ! هَذَا جَبْرِيلُ يَقْرِئُكَ السَّلَامَ مِنْ رَبِّكَ«:
الآن جبرئیل عليه السلام پیش من است و از جانب خدا به تو سلام می رساند ،
پس خديجه عليها السلام گفت : «اللهُ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ عَلَى جِبْرِيلِ السَّلَامُ»5
نقش ثروت خديجه در برپايي دين اسلام
ابن عباس در تفسير آية «ووَجَدَكَ عَائِلاً فَأَغْنَى»6 فرموده: خداوند مي گويد:
خداوند تو را پيش قومت، فقير يافت بي آن كه مالي براي تو باشد،
پس با مال خديجه تو را بي نياز كرد7
پيغمبر نيز درتجليل اين فداكاري فرمود: «مَا قَامَ وَ لَا اسْتَقَامَ دِينِي اِلَّا بِشَيْئَيْنَ :
مَال خَدِيجةِ وَ سَيْفِ عَلِيِّ بْنِ اَبِي طَالِبٍ»8
این دین به مال خدیجه عليها السلام و شمشیر علی عليه السلام تا روز قیامت پا بر جا شد؛
یعنی پيغمبر ثواب مال خدیجه عليها السلام را گذاشت کنار شمشیر علی عليه السلام.
در پاسخ به اين تلاش ها و ياري ها بود كه پيغمبرصلّى الله عليه و آله و سلّم خديجه را به پاداش خانه اي در بهشت بشارت داد،
خانه اي از يك قطعه (از زبرجد ) در بهشت كه در آن رنج و ناآرامي نيست9
خديجه عليها السلام تمام سختی ها را همراة پیغمبرصلّى الله عليه و آله و سلّم تحمّل کرد
و تمام هزار شبانه روزي كه حضرت در شعب ابی طالب حبس بود، اين بانو خم به ابرو نیاورد.
این زن، هزار شبانه روز، تشنه، گرسنه و پابرهنه در محاصرة دشمن به سرآورد
و در اين مدّت، همیشه به پیامبرصلّى الله عليه و آله و سلّم می گفت: جان من فدای تو باد!
او كه از آن هزار شبانه روز محاصره، به درآمد، از بس که در اين محاصره زجر دیده بود، بيمار شد و به مرگ نزدیک گشت.10
فهرست منابع
1-احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ص76
2-شيخ صدوق، خصال، ص206
3- بحارالانوار، ج14، ص201
4-همان، ج43، ص52.
5-محمد بيومي، سيدة فاطمة الزهراءعليها السلام، ص 171.
6- سوره ضحی،آیه 8
7-شيخ صدوق، علل الشرايع، ص130.
8- شيخ محمد مهدي حايري، شجرة طوبي، ص233.
9–بحار الانوار،ج16، ص8.
10(بحار الانوار، ج18، ص233).