پیدایش شب قدر
رسم دیرینه دولتها است که در مجالس قانونگذاری و تصمیمگیرى، بودجه و برنامههاى اقتصادى
را به مدت یکسال تعیین مىکنند تا با طرح و تدبیر معین حرکت کنند و در مدار ثابت قرار گیرند.
گویى این رسم، از نظامى برگرفته شده که در سراسر هستى جارى است.
خداوند برنامه هر کسى را به تناسب شأن و شوکت و استعداد و صلاحیت خویش، در شب قدر تدبیر و تعیین مىکند
و فلسفه وجودى شب قدر هم، همین است. زیرا ملتهای فاقد برنامه منظم و تقدیر و تدبیر ثابت، همیشه متزلزلند،
و ثبات ندارند و مدتها به دور خود مىچرخند و ره به جایى نمىبرند و به کمال و پیشرفت مطلوب، راه نمىیابند.
نظر به ضرورت برنامهریزى است که خداوند در مقطع خاص و مبارکى، با تلاش و اراده خود افراد،
براى آنها، برنامهریزى مىکند، تا در چارچوب آن حرکت کنند. تاریخ و تجربه،
به خوبى نشان داده است که جهشهای نابههنگام، و پیشرفتهای غیرمنتظره
و پیش از مقتضاى زمان، در پرتو انوار لیلةالقدرها و الهامات غیبى بوده است که در تاریکترین زمان، براى اولیاء خدا و پیامبران میسر شده است.
پیدایش و پیشرفت حیرتانگیز آیین اسلام، در تاریکى جاهلیت عرب، در لیلةالقدر درخشید و یک شبه راه هزار ساله پیمود.1
پس فلسفه وجودى شب قدر این است که خداوند متعال مىخواهد انسانها به ویژه مسلمانان،
به سبب محبوبیتشان در نزد خدا، خود در این شب تعیین سرنوشت و زمان تدبیر و برنامهریزى،
نقش لازم را در تعیین مقدرات خویش ایفا کنند.
همچنین از انسانها، سلب اختیار نشود و از شب قدر و تعیین تقدیر، بوى جبر نیاید
و بشر راهِ جبر نپیماید؛ زیرا تقدیر هیچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسئله اختیار ندارد،
چرا که تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگیها و لیاقتهای افراد
و میزان ایمان و تقوا و پاکى نیت و اعمال آنهاست؛ یعنى براى هر کس آن مقدر مىکنند که لایق آن است،
یا به تعبیر دیگر زمینههایش از ناحیه خود او فراهم شده باشد، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد بلکه تأکیدى بر آن است.2
پی نوشت
1-برگرفته از پرتوی از قرآن، جزء 30، ص198
2- تفسیر نمونه، ج27، ص187