مشکل عمده در جهان اسلام
فلسطین
مشكل قديمى و زخم كهنه است كه به وسيلهء صهيونيست ها و ايادى استكبار به وجودآمد
و همچنان به وسيلهء دست هاى استكبار جهانى اين زخم در پيكرهء نظام ، جامعه اسلامى و جهان اسلام ،
روز به روز به روز عميق تر شده است . حوادث اخير خليج فارس موجب شد دنياى اسلامى اندكى
از حوادث فلسطين غفلت كند، اين غفلت صيهونيست ها را تشويق كرد كه از فرصت استفاده كنند
و فشار را بر مردم فلسطين بيشتركنند اولاً سيل مهاجرت بيگانگان از كشورهاى مختلف
به سوى سرزمين مقدس و اسلامى فلسطين ، سرازيرشود.
بلاى بزرگ اين است كه دولتها و ملتهاى اسلامى غافل شدند اگر چه (مردم ) غافل هم نمى شدند
بسيارى از دولتها، شايد هيچ احساس وظيفه نمى كردند.
ثانياً اين مبارزين مخلص و صادق فلسطينى ، اين مسلمانان مظلوم غريب كه انتفاضه فلسطينى را در سه سال اخير به وجود آورده اند
در خانه شان زير سخت ترين فشارهاقرار گرفتند. شب و روزى نيست كه ضربتى به پيكر جامعهء اسلامى
از راه فشار بر اين مسلمانان مظلوم واردنشود. البته مبارزه ادامه دارد.
آنچه مهم است اين است كه دنياى اسلام از مسألهء فلسطين بايد غفلت نكند
وملتها مسألهء فلسطين را از ياد نبرند.
آمريكا، استكبار و پشتيبانان هميشگى صيهونيستها خواسته اند به مسلمين تحميل كنند
كه مسألهء فلسطين را فراموش كنند ولى ملت اسلام و ملت ايران نبايد بگذارد مسألهء فلسطين فراموش شود.
روز قدس ، روزى است كه يادآور يكى از ابتكارهاى امام راحل عظيم الشأن ماست .
اين روز را دنياى اسلام بايد گرامى بدارد. توده هاى مسلمان نگذارند كه بعضى از دولتهاى خود فروخته
در فضاى آرام و سكوت مصنوعى كه به وجود آورده اند فلسطين را ذره ذره و لحظه به لحظه ذوب كنند
و قضيه را به دست فراموشى بسپارند.
خيانت دولتهايى كه با رژيم غاصب ساختند و فلسطينيها را قربانى كردند، نبايد از ياد برد و فراموش بشود
.اين يك قضيه كوچكى نيست ، بيش از چهل سال است كه ملت اسلام نام فلسطين را مى آورد.
مسلمين ، متفكرين اسلامى ، نويسندگان و سياستمداران ، هزاران بار گفته اند
و هزارها نفر در اين راه شهيدشده اند. مگر مى شود پاره تن جهان اسلامى را در اختيار دشمنان گذاشت
كه او را تصرف كنند و ملتى را از خانه خودش بيرون كنند! مگر چنين چيزى مى شود؟
مگر اسلام اجازه مى دهد؟ مگر ملتهاى اسلامى اجازه مى دهند؟
در فضاى عالم ، اين جو آمادگى ، حضور، انتظار و طلب كارى نسبت به فلسطين بايد روز به روز بيشتر شود.
در داخل فلسطين هم بايد اين شعلهء مقدس روز به روز برافروخته شود.
آن جوآنها آن زنان و مردان و جوانان وآن فداكارانى كه در داخل فلسطين با رژيم غاصب مبارزه مى كنند،
بايد بدانند نقطهء اصلى همان جايى است كه آنها بر روى آن انگشت گذاشتند،
اين ، آنجايى است كه دشمن در آنجا شكست خواهد خورد. اينكه سازمانها درخارج از مرزهاى فلسطين
پشت ميهاى مذاكره بنشينند و يا به نام فلسطين در تريبونها خود نمايى كنند، مشكلى را حل نخواهد كرد.
پشتيبانى عمومى دنياى اسلام از بيرون و مبارزهء واقعى و محسوس ملت فلسطين در داخل ،
اين دو با هم مشكل را حل خواهد كرد و سر دشمن فلسطين را به سنگ خواهد كوبيد.
روز قدس را گرامى بداريد و آن را بزرگ بشماريد، البته اگر تبليغات جهانى منعكس نمى كنند، نكنند.
آن كسانى كه در زندانهاى فلسطينى هستند به ما گفته اند آنها از شعار و حضور شما و مشت گرده كردهء
شما،كه حاكى از نيت و عزم صادقانه شماست ، احساس قوت و قرت كرده و ايستادگى مى كنند.
آن كه در پشت ديوار زندان هاى فلسطين اشغالى است ، بايد احساس تنهايى نكند تا بايستد.
آن زن و مردى كه در كوچه و خياباانهاى بيت المقدس و نوار غزه وشهرهاى ديگر فلسطين اشغالى
مورد تهاجم اراذل و اوباش صهيونيست است بايد احساس كند شما از آنهاحمايت مى كنيد،
تا بتواند مقاومت كند. دولتها هم البته تكاليفى دارند، دولت جمهورى اسلامى هم وظايفى دارد،
به اين وظايف عمل مى كنند و باز هم خواهند كرد. مسألهء ملى و عمومى و مردمى نقش خاص خود رادارد
كه بايد در جاى خود انجام بگيرد>.
اميد آنكه اين روز جهانى ، تمام مسلمانان جهان را در صف واحد قرار داده
و آرزوى ديرين امام راحل (ره ) براى رهايى قدس ، به زودى عملى گردد .
محاسبه نفس
ز جمله روش هایی که در تربیت انسان بسیار مؤثر است، پاسبانیِ از خویش و محاسبه نفس یا به عبارت دیگر
«ارزیابی اعمال و انگیزه های پنهانی آن» است . 1در نظام تربیتی اسلام «حُسنِ عمل» مورد نظر است
نه کثرت آن؛ چنانکه امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه: «لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُم اَحْسَنُ عَمَلاً»2
میفرماید: «لَیسَ یَعْنی اَکْثَرُ عَمَلاً وَلکِنْ اَصْوَبَکُمْ عَمَلاً و اِنَّمَا الاِْصابَةُ خَشْیَةُ اللّهِ و النِّیَةُ الصّادِقَةُ؛
منظور این نیست که چه کسی بیشتر عمل می کند، بلکه مراد آن است که چه کس بهتر عمل می کند
و صت عمل آنها ناشی از خشیت الهی و نیّت صادقانه است»3 .
باید پذیرفت که هرگاه عمل با تقوا همراه باشد دیگر نمی توان آن را اندک شمرد؛
زیرا ارزش در اینجا به عدد نیست، بلکه به خلوص است، از این رو مولای متقیان می فرماید: «لایَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوی» .4
امام علی(ع) درباره این روش مؤثر تربیتی، خطاب به فرزندانش و همه مسلمانان می فرماید:
«عِبادَاللّهِ! زِنُوا اَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُوزَنُوا و حاسِبُوا مِنْ قَبْلِ أَن تُحاسِبُوا؛
ای بندگان خدا! خود را بسنجید قبل از آنکه شما را بسنجند و از خویشتن حسابرسی کنید پیش از آنکه به حسابتان برسند» 5
. هم چنین فرمود: «اَصْلِحُوا دُنیاکُمْ وَ اعْمَلُوا لاِخِرَتِکُمْ کَأَنَّکُمْ تَمُوتُونَ غَدَا» 6. و نیز فرمود:
«طُوبی لِمَن ذَکَرَ الْمَعادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ و قَنِعَ بالْکِفافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللّهِ؛ خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد
و برای روز حساب عمل کند و به مقدار کفایت قناعت نماید و از خدا راضی باشد.»7
امام خطاب به یکی دیگر از فرماندارانش که به بیت المال تعدّی و از آن سوءاستفاده کرده بود می فرماید:
فَسُبْحانَ اللّه! أمَا تُؤمِنُ بِالْمَعادِ؟ أوْ ما تَخافُ نِقاشَ الْحِسابِ… وَاللّهِ لَوْ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ
فَعَلا مِثْلَ الَّذِی فَعَلتَ مَا کانَتْ لَهُمَا عِنْدِی هَوادَةٌ وَلاظَفِرا مِنِّی بِاِرادَةٍ حَتّی آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا… .
آیا تو به معاد ایمان نداری؟ از بررسی دقیق و سخت گیری حساب در روز قیامت نمی ترسی؟
به خدا سوگند اگر حسن و حسین این کار را کرده بودند هیچ پشتیبانی و هواخواهی از ناحیه من دریافت نمی کردند
و در اراده من اثر نمی گذاردند تا آنگاه که حق را از آنها بستانم. 8
محاسبه و بازبینی آنچه در روز انجام می دهد، انسان را از غفلت محفوظ می دارد، و مصون ماندن از غفلت،
در تربیت و تزکیه مؤثر و کارساز است و انسان را به تکامل معنوی و تقویت خودآگاهی سوق می دهد
پاورقی ها
1-باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص98
2-ملک، آیه 2.
3-حکیمی، الحیاة، ج1، ص272.
4-همان، ج1، ص273.
5-نهج البلاغه، خطبه90.
6-پاینده، ترجمه نهج البلاغه، ص62
7- نهج البلاغه، حکمت 44.
8-نهج البلاغه، نامه 41.
امام علی (ع) در کلام علما
امام راحل قدس سره می فرماید:
«… من گاهی فکر می کردم که حضرت امیر و همین طور در بین انبیا هم همین طور،
در بین ائمه هم همین طور، گاهی از خودشان تعریف می کنند. این چیه؟
این مبدأش همانی است که خدای تبارک و تعالی به آدم گفت.
وادارش کرد به این که آن اسمائی را که خدا به او تعلیم کرده است،
امر بهش کرد که باید بگویی. اگر این امر را نکرده بود، آدم نمی گفت.
اینها مأمورند که چون مقام، مقام بزرگی است، به مردم معرفی کنند این مقام را، برای تبعیت مردم،
نه برای اینکه می خواهند خودشان را چه بکنند. حضرت امیر که در بسیاری از جاها از خودش تعریف می کند…
او مأمور است این را بگوید. بهش هم سخت است این…»1
ارزش به آن است که در قلب علی بن ابیطالب علیه السلام چه می گذشته است و مرتبه اخلاص او چه اندازه بوده است!؟
آن مرتبه اخلاص است که یک ضربت را عبادت ثقلین، عبادت جنّ و انس، مقابل کرده است.
پاورقی
1-صحیفه نور، ج 20، ص 72 و 73.
پیدایش شب قدر
رسم دیرینه دولتها است که در مجالس قانونگذاری و تصمیمگیرى، بودجه و برنامههاى اقتصادى
را به مدت یکسال تعیین مىکنند تا با طرح و تدبیر معین حرکت کنند و در مدار ثابت قرار گیرند.
گویى این رسم، از نظامى برگرفته شده که در سراسر هستى جارى است.
خداوند برنامه هر کسى را به تناسب شأن و شوکت و استعداد و صلاحیت خویش، در شب قدر تدبیر و تعیین مىکند
و فلسفه وجودى شب قدر هم، همین است. زیرا ملتهای فاقد برنامه منظم و تقدیر و تدبیر ثابت، همیشه متزلزلند،
و ثبات ندارند و مدتها به دور خود مىچرخند و ره به جایى نمىبرند و به کمال و پیشرفت مطلوب، راه نمىیابند.
نظر به ضرورت برنامهریزى است که خداوند در مقطع خاص و مبارکى، با تلاش و اراده خود افراد،
براى آنها، برنامهریزى مىکند، تا در چارچوب آن حرکت کنند. تاریخ و تجربه،
به خوبى نشان داده است که جهشهای نابههنگام، و پیشرفتهای غیرمنتظره
و پیش از مقتضاى زمان، در پرتو انوار لیلةالقدرها و الهامات غیبى بوده است که در تاریکترین زمان، براى اولیاء خدا و پیامبران میسر شده است.
پیدایش و پیشرفت حیرتانگیز آیین اسلام، در تاریکى جاهلیت عرب، در لیلةالقدر درخشید و یک شبه راه هزار ساله پیمود.1
پس فلسفه وجودى شب قدر این است که خداوند متعال مىخواهد انسانها به ویژه مسلمانان،
به سبب محبوبیتشان در نزد خدا، خود در این شب تعیین سرنوشت و زمان تدبیر و برنامهریزى،
نقش لازم را در تعیین مقدرات خویش ایفا کنند.
همچنین از انسانها، سلب اختیار نشود و از شب قدر و تعیین تقدیر، بوى جبر نیاید
و بشر راهِ جبر نپیماید؛ زیرا تقدیر هیچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسئله اختیار ندارد،
چرا که تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگیها و لیاقتهای افراد
و میزان ایمان و تقوا و پاکى نیت و اعمال آنهاست؛ یعنى براى هر کس آن مقدر مىکنند که لایق آن است،
یا به تعبیر دیگر زمینههایش از ناحیه خود او فراهم شده باشد، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد بلکه تأکیدى بر آن است.2
پی نوشت
1-برگرفته از پرتوی از قرآن، جزء 30، ص198
2- تفسیر نمونه، ج27، ص187